مهمانی و بازی
سلام نازنینم
امروز حسابی شیظونی کردی .....ابجی مریم و خاله زهرا دیروز از مشهد امدند ....
عزیزجون مهمان داشت ما رفتیم انجا ....خاله هم امد .....تازه ارین هم بود و تو کلی با هر دوی انها بازی کردی و شیطونی کردی .....
هر کاری کردم بخوابی نخوابیدی ...الان که امدیم خانه تا بالشتت را اوردم سرت را گذاشتی روش و با شیر خوردن خوابیدی خیلی خسته شدی از هوهو چی چی (قطار بازی ) گرفته تا دنبال بازی و در زدن اتاق و فرار کردن .....بالای مبل رفتن و تلفن بازیو خلاصه تا جایی که امکان داشت بازی کردی .....
با کوچکترین اهنگی دستات را میبری بالا و شروع به رقصیدن میکنی پاهات را خم می کنی و بالا پایین می کنی مامان فدای رقصیدنت بشم که با دهانت تق تق صدا هم به جای اهنگ در می اری .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی