گوش و گوشواره
دخمل نازم
بلاخره بردم گوشت را سوراخ کردم روز سه شنبه19مهر ساعت 11ونیم اینا بود یه فعه تصمیم گرفتم ببرم گوشت را سوراخ کنم تا تولد مریم خوب بشه خدا خیرش بده خاله زهرا با این حالش نه نگفت و با هامون اومد ...اولش خودت دست منش را گرفتی و رفتی تو اتاق پزشک ..اما همین که سرت را نگاه داشتیم تا تکان نخوری ترسیدیو زدی زیر گریه ..چه گریه ای هم میکردی یه گوشت را سوراخ کردیم بعد یه خوره دست و روت را شستم ارام گرفتی ..بردمت تو تاق بهانه گیری کردی با هرچی گفتم مشغول نشدی به زور یه لحظه نگهت داشتیم خیلی سریع تمام شد اصلا درد نداشت همین که امدیم بیرون راضی شدی و ارام گوشوارهات نگینش قرمزه خیلی نازه ...الان سه تا گوش واره داری کفشدوزکی که نیم سته ...گل ابی که نگین داره و این که نگین قرمز داره ...
مبارکت باشه .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی