بعد از این مدت طولانی دوباره سلام
سلام عزیز دلم دخمل کوچولوم دیدی مامانی تنبل شدم خیلی وقته به وبلاگت سر نزدم اخه نمیشد نکه نخوام اما الان اومدم جبران کنم قند عسل .......... دختر مامانی رفت تو 19 ماهگی ///واکسن 18 ماهگی را با یه تاخیر 20 چند روزه بلاخره زد الانم پاش را ارام ارام تکان میده تا دردش نیاد مامانی فدای قلمبه روی پای دخملی بشه......این مدت اتفاق زیاد افتاده حالا مامانی به موقع برات دانه دانه تعریف می کنم ....اما از همه مهمتر بزرگ شدن گل باغ من و باباییه..... عزیزکم ماشا اله هزار مشااله برای خودش خانمی شده ... من و بابایی عاشقش هستیم البته عاشق شیرین کاریشاش و حرف گوش کردنشو خود شیرینی هاش .... قند عسل یادگرفته خودشو به خواب میزنه ارام رو زمین دراز میکشه و چشماشو م...